![]() |
3 نطنز 4 |
![]() |
نطنز | |
---|---|
|
|
کشور | ![]() |
استان | اصفهان |
شهرستان | نطنز |
بخش | مرکزی |
مردم | |
جغرافیای طبیعی | |
مساحت | پیش شماره= 0315422 |
ارتفاع از سطح دریا | 1666 متر |
تابلوی خوشآمد به شهر | |
|
شهر نَطَنز، مرکز شهرستان نطنز، از شهرهای تاریخی و مرکزی ایران است که در استان اصفهان و در میانه راه کاشان به اصفهان در دامنه کوهستان کرکس و در شمال غربی اردستان قرار دارد.
در تقسیمات رسمی کشوری، نطنز مرکز شهرستان نطنز است. ارتفاع شهر نطنز از دریا 1600 متر است. نطنز دارای آب وهوای معتدل کوهپایهای است.
سمعانی در کتاب «انساب» همانند یاقوت در کتاب معجم البلدان، نطنز را «بلیده» یعنی شهر کوچکی از توابع اصفهان خواندهاست.
ویژگی های شاخص مردم اهل شهرستان نطنز:نطنزی ها اغلب افرادی عاقل، دانا، حواس جمع، باهوش وبا استعداد، باپشتکار، صبور، سازگار با شرایط سخت ودشوار زندگی، قانع و صرفه جو هستند. پرهیز از اسراف و روحیه قناعت در مردم این خطه و در عین حال دوری جستن از بخل و خساست، موجب شناخته شدن آنها بعنوان یکی از اقتصادی ترین و موفق ترین اقوام ایرانی و بی نیازی مالی بسیاری از خانواده های نطنزی شده است. نکته ی جالب توجه، وجود چنین ویژگی هایی حتی در فرزندان آنها و نطنزی های مقیم سایر مناطق ایران و جهان که متاثر از شرایط کاملاً متفاوتی بوده و هستند می باشد. از دیگر ویژگی های آنها می توان به بالا بودن روحیه ی رقابت در وجودشان برای پیشرفت و موفقیت اشاره کرد؛ بگونه ای که با دیدن ویژگی های برجسته و موفقیت های کسب شده ی اطرافیان، بدور از حسادت، ازتلاشی مضاعف و رقابتی سالم برای ارتقای کیفیت و اوضاع زندگی خوددریغ نمیورزند. زبان: زبان مردم نطنز یکی از گویشهای کهن زبانهای ایرانی است.لهجه ی انها تا حدی به لهجه ی مردم اصفهان شباهت داردودرعین حال از نظرنحوه ی تلفظ کلمات و جملات ویژگی های منحصر بفرد خود را نیز دارد. در روستاهای نطنز و بخشهای مختلف آن شاهد هستیم که مردم در تلفظ کلمات و بیان جملات هر کدام بنحوی کش و قوسهای خاصی در تلفظ کلمات میدهندوگاهی گویش برخی افراد قدیمی و مسن این شهرستان برای سایرین قابل فهم نیست. خوی و خصلت مردم این شهر با مردم اصفهان و شهرهای اطراف کاملاً متفاوت است.
پسوند نطنزی: در سال های اخیر با افزایش مهاجرت , تعداد زیادی از نطنزی ها به شهرهای دیگر از جمله تهران مهاجرت نموده اند که این خود باعث کاهش جمعیت بومیان منطقه و افزایش مهاجرین از اقوام دیگر به این شهر شده است.اکثریت مردم نطنز که نسل در نسل در این شهر به دنیا آمده اند پسوند نطنزی را در انتهای فامیلی خود ثبت می نمایند.
مراسم: پنجشنبه بازار که از اعصار گذشته در قصبه مرکزی نطنز برگزار میگشته، محلی بوده برای دادوستد که این سنت تا به امروز کماکان ادامه داشته، که میتوان زیبائی خاصی را از حضور روستائیان مشاهده نمود. دیگر مراسم مرسوم در نطنز همان مراسمهای رایج در ایران بوده منتها با یک ویژه گیهای خاص مثلاً بیشتر در گذشتها که مراسم عروسی در روستاها برگزار میگردید با یک شوروحال خاصی بود بطوریکه چند روز طول میکشید مانند مراسم حنابندان، طبقکشی و...، مراسم مذهبی مانند بلندکردن نخل در روز عاشورا و دور چرخاندن آن میباشد که همچو دیگر نقاط است و از دیگر مراسم رفتن به زیارت امامزادگان و اهل قبور در شبهای «برات» است که به شب نیمه شعبان گفته میشود یعنی در بعدازظهر روز چهاردهم ماه شعبان اهالی بر سر قبور رفتگان خود خیرات و نذورات گذاشته. لباس: در مورد لباس مردم نطنز باید گفت که امروزه بجز ابیانه (آخرین روستای واقع در رودخانه برزرود) که بخش عمدهای از فرهنگ گذشته خود را هنوز حفظ داشته، دیگر نقاط به صورت معمول است.
صنایع دستی: یکی از صنایع موجود در مرکز نطنز چینی آن است که هنوز بروش دستی تولید میگردد، همچنین یکی دیگر از مشاغل گذشته نطنز حلاجی یا همان پارچه بافیست، که هنوز بعضی از این دستگاههای قدیمی موجود میباشد. ریسندگی و قالی بافی یکی دیگر از کارهای دستی مناطق نطنز است که دومی یعنی قالی بافی آن هنور در روستاها رایج بوده و تولیدات آن به بازار فرش کاشان گسیل میگردد، شیلونگری یکی از کارهای قدیمی موجود در بازار نطنز بوده. بازار شهر نطنز شامل دو قسمت میباشد که محله قدیمی آن که به پشت بازار معروف است روزگاری بازار قصبه مرکزی نطنز بوده، که در آن آهنگری، شیلونگری (قفلسازی)، نجاری و خراطی از کارهای متداول آن عصر بوده، که تا چند سالی پیش پیرمردهای بازمانده از آن دوران هم چنان در آن کار میکردند.
تحفه نطنز تحفه نطنز در فرهنگ عامه کنایه از نمونهای نادر و کمیاب است که میتواند در مورد هر شخص یا هر شیء مصداق پیدا کند، اما قریب به اتفاق سالخوردگان و راویان تاریخ و فرهنگ اجتماعی و ادبیات نطنز براین عقیدهاند که تحفه نطنز به نوعی محصول خشکبار اطلاق میشود که متشکل از میوهای به نام الگ (از خانواده هلو است که بسیار شیرین است و فقط در آبادیهای نطنز به دست میآید) و مغزگردوی آسیاب شده و خاک قند است که در اصطلاح محلی به آن «جوزقند» میگویند و برخی به آن گرد دارچین و هل نیز اضافه میکنند. اما بسیاری دیگر ازمردم «گلابی» را تحفه نطنز میدانند، چرا که «گلابی» نطنز از نظر طعم و مزه در نوع خود بی نظیر است و این بخاطر ترکیبات خاک و آب و هوای ویژه نطنز است، چرا که نهالهای گلابی نطنز را در مناطق دیگر تکثیر کردهاند، اما محصول آنها چنین کیفیتی ندارد... به طور کلی آب و خاک و هوای مساعد خطه نطنز، به گونه ایست که شرایط برای رویش و تولید بهترین نوع محصولات کشاورزی زمینی و باغی را فراهم کرده و در یک کلام میتوان گفت، تمامی محصولات گیاهی نطنز جنبه «تحفه» دارند.انار(باپوست سیاه رنگ یا سفید رنگ) وگردوی نطنز نیزاز دیگر محصولات مرغوب این شهرستان محسوب می شوند. واین در شرایطی است که به دلیل نبودن صنایع تبدیلی در این شهرستان هر سال مقدار زیادی از این محصولات از بین میروند.
آتشکده: این آتشکده بنایی از عهد ساسانی است که در حوالی مسجد جمعه (جامع) و در میان باغی قرار دارد. ارتفاع این بنا از سطح زمین به 2 متر میرسد. آثار کمی از این بنا که شباهت بسیار کاملی به بناهای دوران ساسانی دارد، شامل چهارستون از هفت ستون اولیه و یک اتاق از چهار اتاق آن بجا مانده و بقیه فروریختهاست. دو تاقچه از چهار تاقچهای که سطح مربع بنا را به تاق فوقانی گنبد متصل میکند هنوز باقی است. ابعاد هر یک از اضلاع خارجی بنا 35 /11 متر بود، و ضلع داخل بنا 7 متر طول درد. دهانه هر تاق 5/69 متر است. اصل بنا با سنگ لاشه و پوششی از گچ ساخته شدهاست.
مسجد جمعه (جامع)
مسجد جمعه یا مسجد جامع نطنز مجموعهای از چندین بنا است که این بناها در دوران الجایتو خدابنده و پسرش ابوسعید بهادرخان به ترتیب زیر ساخته شدهاست: - مسجد بین سالهای 704 تا 709 هجری. - بقعه شیخ عبدالصمد به سال 707 هجری. - ایوان جلوخان خانقاه در سال 716 و 817 هجری. - مناره که تاریخ پایان بنای آن سال 725 هجری نوشته شدهاست. یکی از مورخان به نام «آندره گدار» درباره بنای مسجد جمعه نطنز که از نظر سبک معماری در نوع خود کم نظیر است و نشانههایی از معماری چند دوره را در خود حفظ کردهاست، مینویسد: «مسجد که نسبتاً از خرابی محفوظ مانده مرکب است از یک شبستان هشت ضلعی گنبددار مشرف برصحنی که چهار ایوان دارد. اضلاع صحن را دهلیزها و نمازخانههای مختلف به هم متصل میسازد. این مسجد از سمت شمال و مشرق و جنوب محدود است به کوچه باریکی که چون به مدخل بزرگ مسجد و مقابل مناره و درگاه خانقاه میرسد، وسعت یافته مبدل به میدان کوچکی میشود. در سمت غرب ویرانه خانقاه دیده میشود، مسجد 3 مدخل دارد، یک مدخل جنوبی و دو مدخل شمالی، مدخلهای سمت شمال همسطح حیاط هستند، ولی مدخل جنوبی دهلیزی است که با 12 پله بلند به کف راهرو مسجد میرسد...» از نقاط دیدنی مسجد، مکانی در میان صحن مسجد است که با چند پله به کانال قنات آبی میرسد که از زیربنای مسجد عبور میکند. اصل بنای مسجد با آجر و ملات ساخته و با آهک پوشیده شدهاست. برپهنه چندین کتیبه و سنگ نبشته در گوشه و کنار مسجد، تاریخ تعمیرات، بانیان، معماران و استادان مجرب و مشهوری که در مرمت و بازسازی این مسجد فعالیت داشتهاند؛ به خوبی عنوان شدهاست.
بقعه شیخ عبدالصمد نطنزی: بنای این بقعه با مسجد جمعه چنان مربوط و متصل است که به نظر میرسد مقارن یکدیگر یعنی در سال 707 هجری ساخته شدهاند. محور اصلی بقعه و محراب آن که با محور مسجد نزدیک به 10 درجه انحراف دارد و نیز موقعیت راهرو، مقبره و دهلیز مسجد دلیل دیگری است برآن که هر دو بنا در یک زمان ساخته شدهاند. گنبد این بقعه هرمی شکل و هشت ضلعی است. براساس لوحهای در بقعه شیخ عبدالصمد، ساخت این بقعه به اسماعیل بنای اصفهانی نسبت داده شدهاست. در راهرو مشترک مسجد و مقبره شیخ عبدالصمد سردر مخصوصی برای خانقاه ساخته شده که کتیبه آجری آن به خط ثلث برجسته به خوبی قابل خواندن است. برضریح چوبی روی آرامگاه شیخ عبدالصمد نیز کتیبهای به خط ثلث به چشم میخورد با این مضمون «عمل استاد حسین بن استاد اسماعیل سرشگی النطنزی فی تاریخ نه اربع و سنین و الف سنه 1064 کتیبه عبداللطیف.» و بر لوح سنگی روی قبر شیخ چنین حکاکی شدهاست: «هذا الغفور الرحیم الرحمن اللهم صل علی النبی و الولی و الحسن و الحسین و العباد و الباقر و الصادق و الجعفر و الکاظم الموسی و الرضا و التقی و النقی و العسگری و الحجته القائم محمدالمهدی الغازی صاحب الزمان (عج)» "همت مصروف داشت عصمت پناه صالحه خدیجه سلطان بنت شمس طلا در سنه 1045 و این اثر خیر از او باقی ماند. گفتنی است؛ قسمتی از بالای محراب آرامگاه شیخ عبدالصمد هم اکنون در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری میشود. قسمتهایی از این محراب در اواخر قرن گذشته به سرقت رفته بود.
رباط شاه عباس: این رباط در عهد شاه عباس اول توسط میرابوالمعالی برزرودی یکی از امرای مقرب دربار (وزیر حضور و مجلس نویس شاه) ساخته شده و دارای جلوخان و سردری با کتیبه سنگ شیشهای به خط ثلث زیبایی است که متأسفانه قسمتی از آن تخریب و ربوده شده و آنچه باقیمانده به لحاظ دیواره سازی و سنگربندیهای اشرار و راهزنان در مدخل کاروانسرا اکنون به دشواری قابل خواندن است.
امامزاده سیّد سادات: دارای بفعه و بارگاه در حاشیه روستای کندز و روستای گاریان.
گنبد باز: گنبدی است بر قله کوهی کم ارتفاع مشرف به شهر. در کتاب تاریخ زندگانی شاه عباس اول درباره چگونگی ساخت این گنبد چنین آمدهاست: «شاه عباس اول اغلب تمرینات لشکری خود را در دشتی بین نطنز و اردستان انجام مححیداد و شکارگاههایی نیز در این حوالی بود ودر این شکارها، بازهای جنگی و شکاری شرکت داشتند، در سال 1001 هجری قمری که شاه عباس به اردستان و نطنز رفته بود، یکی از بازها که مورد توجه شاه بود و به»بازلوند«شهرت داشت در جنگ با عقابی زخمی شد و پس از چندی مرد و موجب ملال خاطر شهریار سرافراز گشت... و در حین توجه، اشاره علیه براین موجب صادر گشت که حکومت پناه»نجم الدین محمود بیک«حاکم نطنز در مقامی مرتفع عمارت عالیهای جهت دفن»بازلوند«طرح اندازد... و جناب حکومت پناه اطاعت حکم نمود و برقله کوهی رفیع (در همان مکان که عقاب، باز را صید کرده بود) گنبدی عالی طرح افکند و در عرض اندک زمان به اهتمام او به اتمام رسید... و اگر کسی ملاحظه آن عالی بنا بنماید، میداند که چه زحمت در اتمام آن بنا رفته و چه مبلغ زر در آنجا خرج شده... و مصالح آن تمامی از شهر نطنز برقله آن کوه که یک فرسنگ است به پشت آدمی بردهاند...» بافت تاریخی سرشک(مسجد جامع،آسیاب،حسینیه،درختان کهن) مسجد جامع سرشک یکی از معماری های موجود در بافت تاریخی سرشک است.قدمت این بنا و بافت مجاور آن به دوره ایلخانان بر می گردد. مسجد شامل گنبدی آجری است که بر فراز شبستان اصلی مسجد واقع شده است.در اطراف مسجد دو دالان وجود دارد که بر فراز هر یک یک شبستان کوچک قرار گرفته است، که از هر طرف با پنجره های مشبک آجری به کوچه های مجاور منتهی می گردد. مسجد شامل یک حیاط مربعی شکل است که از یک طرف به شبستان اصلی، از یک طرف به ایوان بلندی که فضای کف آن شامل یک سکو است، همچنین از یک طرف به یک راهرو و از سمت دیگر به ساختمان اصلی مسجد مشرف می باشد. ساختمان اصلی نیز بنایی آجری است و طاق آن به صورت سنتی دوار(ضربی) بوده و نمایی خاص به این بنا بخشیده است.از دیگر مزایای بنا می توان به زیر زمینی اشاره کرد که زیر شبستان اصلی قرار دارد و دارای دو درب کوچک است که معمولاً از قدیمالایام تا چند سال پیش ، از آن برای برگزاری نماز و مراسمات مذهبی در فصول سرما استفاده می کردند . از دیگر خصوصیات معماری این بنا می توان به دو جداره بودن کف و دیواره های مسجد اشاره کرد. به نظر می رسد ، با توجه به سردسیر بودن منطقه و قرار گرفتن مسجد در نزدیکی نهر آب قنات بهاءالدین،چنین تدبیری برای ساخت بنا و جلوگیری از نفوذ آب و سرما اندیشیده شده است که جای تامل بیشتری دارد. قرار گرفتن این بنا در کنار دیگر آثار تاریخی هم چون حسینیه و آسیاب موجب شده تا این بافت تاریخی به عنوان یکی از مرکز محله های گردشگری شهستان نطنز شناخته شود و در صورت موجود بودن اعتبارات ، فعالیت های مرمتی بر این بافت نیز متمرکز تر شود. همچنین درختان چنار کهنسالی در این بافت موجود است که دارای قدمت زیادی بوده و هم اکنون نیز جلوه زیبایی به پیرامون مسجد بخشیده است. اما مسئله ای که وجود دارد ، عدم رعایت ساخت و سازها در حریم این بافت تاریخی است که بار مسئولیتی آن بر دوش شهرداری است که مجوز ساخت ساختمانهایی را می دهد که نه از نظر طبقات و نه از نظر نما و نوع ساخت ، شباهتی به این بافت دارد.
مشاهیر شهرستان نطنز به لحاظ قدمت تاریخی و توجهی که به ادب و فرهنگ داشته اند مهد تمدن پرورش بزرگانی بوده که اسامی تعدادی از آنها به شرح زیر است:
¤ نویسنده: حامد مزرعه خطیری
بعد از عبور از جادههای پر پیچ و خم و گذشتن از گردنههای جاده، وقتی دور نمای شهر نطنز دیده میشود، نخستین چیزی که دیدگان هر کسی را جلب خود میکند، گنبدی است که بر روی کوهی مشرف بر شهر نطنز بنا شده است.
در این گزارش قصد داریم تا شرح مفصلی از این گنبد و داستان شنیدنی آن را نقل کنیم.
شهرستان نطنز از زمانهای بسیار دور، جایگاه مردم با فرهنگ بوده و موقعیت جغرافیائی آن از لحاظ قرار داشتن در میان مهد تمدنهای گذشته، چون سیلک کاشان، اصفهان و اردستان مسلما قدرت آن داشته که خود نیز از تمدنهای درخشان آن دوره بهرهور شود.
یکی از نقاط تاریخی زیبا و جالب این شهر مقبرهای است که برفراز یکی از رشتههای کوه کرکس در جنوب باختری شهر نطنز قرار دارد که از دور بنائی کوچک با روزنههایی چند به نظر میآید.
این بنا که به گنبد باز معروف است شهرتش چنان است که کوهی را که گنبد برفرازش بنا شده، شامل شده و به کوه گنبد باز معروفش گردانیده است.
درباره این گنبد داستانهائی نقل گردیده که بیشتر آنها جنبه افسانه داشته و در پایان گفتار به آنها اشاره خواهد شد.
برای بالا رفتن از کوه و رسیدن به گنبد راه مشخصی وجود دارد که اخیرا توسط یکی از اهالی نطنز علامت گذاری شده تا کسانی که تمایل به دیدن آن دارند، مسیر را گم نکنند.
سازنده این مسیر، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در نطنز پیرامون نحوه ایجاد و علت آن، اظهار کرد: مسیر اولیه برای بالا رفتن از این کوه، حدود 1200 متر پیاده روی داشت و اگر شخصی از این مسیر بالا میرفت نه میتوانست نمای شهر نطنز را ببیند و نه تلفن همراه، آنتن دهی داشت.
حسن رودی افزود: این مسیر که توسط تلاش و پیگیریهای من و خانوادهام انجام شده، مسیر را به 900 متر کاهش میدهد و این مسیر در مقابل شهر نطنز بوده و در هنگام بالا رفتن، میتوان نمای کامل شهر نطنز را هم مشاهده کرد.
وی تصریح کرد: ساخت این مسیر در تیرماه 1391 آغاز و در اسفندماه 1391 به پایان رسید و بعضی از جاهای آن نیاز به سنگ تراشی و ساخت پلههای سنگی داشته که تمامی این موارد را به تنهائی انجام دادهام.
حسن رودی خاطرنشان کرد: من این کار را فقط برای رضای خدا و راحتی مردم و میهمانان نوروزی انجام دادم.
این بنای افسانهای که از ایوان آن مسافتهای بسیار دور و بهعبارت دیگر تا عمق کویر را میتوان دیدهبانی کرد، دارای مشخصاتی به شرح زیر و سرگذشتی شگفتانگیز است.
مشخصات گنبد باز
بر تختگاهی دایره مانند از سنگ لاشه بهقطر تقریبی 10 متر و بلندی 80 سانتیمتر الی 3 متر بر قله کوهی که بلندی آن از سطح اطراف در حدود 2هزار متر است، گنبدی آجری 8ضلعی بنا نهادهاند.
آنچنانکه لبه پرتگاه تا جرزهای گنبد در حدود 1 متر فاصله دارد و این بنا که از آجر و ملات گچ ساخته شده، ابعاد هر یک از اضلاع هشتضلعی آن 3 و قطر پی 1.8 متر است.
هر یک از درگاههای 8 گانه آن به طول 100 و عرض 80 و بلندی 180 سانتیمتر است و به فاصله 30 سانتیمتر بالای هر درگاه دریچههائی به بلندی 90 سانتیمتر تعبیه شده و هر درگاه و دریچه بالای آن از سمت خارج به ایوانی کوچک به طول 2 و عرض 1 و بلندی 3 متر پایان میگیرد و کف ایوانها را نیز با آجر مفروش شده است.
درگاه گوشه شمال غربی دارای پلکانی است با 11 پله مارپیچ که به سمت بالا میرود و در سقف محوطه داخلی گنبد، دریچه مدوری وجود دارد که از آنجا نمای داخلی ساقه و پوشش خارجی گنبد که بهطور پیچ دار از شمال شرقی بهطرف جنوب غربی کشیده شده، نمایان است.
نکات معماری بنا
این ساختمان گوهری است در گنجینه هنرهای معماری ایران زمین و ستارهای است در آسمان آثار هنرهای زیبای این کشور که تا کنون دیده شده است.
گنبد باز یکس از شاهکارهای هنر معماری ایران است و طراح آن در کار خود سرآمد و در محاسبه فنی بسیار ماهر و در امور تزییناتی بینهایت با سلیقه بوده است.
جرزها که در حد اعلای تناسب معماری انتخاب شدهاند، بهترین شکل مقاوم زلزله را دارا بوده و تاکنون در مقابل زلزله و طوفانهای سهمگین کوه کرکس برجای ماندهاند و شگفت آنکه در سطح مقطع این جرزها چنان صرفهجوئی به کار رفته که با محاسبات پیشرفته امروزی نمیتوان کمترین تغییری در آن داد و یا صرفهجوئی بیشتری ایجاد کرد.
اجرای این بنای بسیار ظریف با ابعاد کاملاً موزون و مناسب آنهم در یک محوطه بسیار محدود با وجود راهی بسیار مشکل به راستی یکی از عجایب هنری است و حقیقتاً جالب توجه است که این ساختمان 8 ضلعی که قطر دایره محیطی آن 9 متر بوده و حتی محوطه همواری در اختیار نبوده و تعدادی از پایهها بر روی قطعه سنگهای پائینتر بهطوری بنا شده که عبور در اطراف آنها عملاً میسرنیست.
در داخل یکی از پایهها راه پلهای ارتباط قسمت پائین را با ایوان بالاتر برقرار میسازد و این ایوان چون کمربندی محکم در مقابل فشارهای ایجادشده از سنگینی گنبد، محاسبه و ساخته شده است.
از این ایوان میتوان فرسنگها افق اطراف را زیرنظر داشت و دیدهبانی کرد.
ابداع و احداث ایوانی بهاین شکل در این ساختمان شاهکار هنری بوده و مطابق است با این اصل معروف معماری که یک واحد الزامی و مورد مصرف ضمن انجام مقصود اصلی خود، وقتی به نهایت کمال میرسد که هم به زیبایی بنا بیفزاید و هم مقاومت آنرا بالا ببرد.
پیشینه تاریخی گنبد باز
درباره ساختن این گنبد و وجه تسمیه آن داستانهایی چند بین مردم رواج دارد که بهمرور زمان جنبه افسانهآمیز آنها بر حقیقت پیشیگرفته است.
در کتاب زندگانی شاهعباس اول تألیف نصرالله فلسفی به وجه تسمیه این مکان چنین اشاره شده است که شاهعباس برای شکار بیشتر به گیلان و مازندران و گرگان و خراسان و برای شکار پرندگان، به اطراف اصفهان و کاشان مثل لنجان و نطنز میرفت.
شاه بهشکار پرندگان علاقه زیادی داشت و صید پرندگان بیشتر بهوسیله بازهای شکاری صورت میگرفت و همه سال حکام ولایات از هرجا بازهای شکاری فراوان برای او میفرستادند.
گاهی فرستادگان مخصوصش از کشورهای بیگانه مانند روسیه و ترکستان بازهای شکاری جَلد و چابک بهایران میآوردند.
یکی از بازهای شکاری شاهعباس بازی بود معروف به باز لَوَند و این باز را بهعلت جَلدی و چالاکیاش بهاین نام میخوانده است.
شاه عباس صفوی، این باز بیباک چابک را از سایر بازها بیشتر دوست میداشت و بر حسب اتفاق، در سال 1001 هجری قمری، هنگامیکه از اصفهان بهقزوین میرفت، باز لوند در نزدیکی محله قصبه نطنز مرد و شاه به علت علاقه فراوانی که بهاین باز داشت فرمان داد تا برفراز کوهی برجی به یادگار آن بنا کردند و این برج که هنوز پا برجا است به گنبد باز معروف است.
لازم به یادآوری است که نگارنده کتاب زندگانی شاهعباس اول، موضوع باز لوند را از کتاب نقاوهالآثار ذکرالاخیار محمود ابن هدایت الله افوشتهای نطنزی، مورخ بزرگ زمان شاهعباس آورده است.
گنبد باز شکاری به شماره 644 در تاریخ بیست و دوم فروردین سال 1346 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
¤ نویسنده: حامد مزرعه خطیری
سلام دوستان خوب می دانید نطنز به خاطر انرژی هسته ای شهرستان مهمی است،ولی تا به حال فکر کرده اید نطنز یک شهرستان پر از اثار تاریخی و باستانی است اگر مطالب قبلی برادر من را در سال84دیده باشید به این مکان های تاریخی پی خواهید برد ،لطفا به
نطنز فقط بخاطر انرژی هسته اهمیت ندهید،مسجد جامع نطنز یک جای خوب و دیدنی است روبروی این بنا یک درخت بزرگ و سن و سال داری است که بیانگر دوازده امام و چهارده معصوم می باشد.
¤ نویسنده: حامد مزرعه خطیری
نطنز
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
¤ نویسنده: حامد مزرعه خطیری
ابیانه آمیزه ای از هنر و سنن
اصفهان موزه گرانبهایی است که دنیایی از شگفتی های هنر ایرانی و اسلامی را در خود جای داده است بدون شک آثار تارخی ارزشمندی که در جای جای این شهر و استان زیبا به چشم می خورد شهرت عالمگیر دارد و همه را از گوشه و کنار ایران و اقصی نقاط جهان به سوی خود می کشاند تا آثار به یادگار مانده از اعصار و قرون گذشته و تاریخ پر افتخار ایران زمین و حاصل خلاقیت وذوق ، هنر و استعداد هنرمندان این مرز و بوم را به نظاره بنشینند.
روستای ابیانه در استان اصفهان و 50 کیلومتری جاده کاشان نطنز از جمله آثار ارزشمند تاریخی ایران است که به دلیل ویژگی های منحصر به فرد خود جزو چهار روستای تاریخی و استثنایی ایران به ثبت رسیده است . در این گزارش تلاش می شود تا به طور خلاصه به بررسی موقعیت جغرافیایی ، بناهای تاریخی ، آداب و رسوم و فرهنگ مردم آن بپردازیم این گزارش برگرفته از کتاب ابیانه و فرهنگ مردم آن نوشته زین العابدین خوانساری ابیانه است که خود در آن دیار به دنیا آمده و با فرهنگ ریشه دار روستایی آن رشد کرده است.
«ابیانه» ،«ماسوله» ،«کندوان» و «میمند» چهار روستای تاریخی و استثنایی ایرانند که به دلیل معماری جالب توجه، چشم اندازهای زیبا و قدمت تاریخی از مجموعه های قابل مطالعه و بررسی هستند. برای رسیدن به روستای ابیانه باید در فاصله 50 کیلومتری جاده کاشان نطنز در نزدیکی پل هنجن جاده ای فرعی را به سمت غرب پیمود که پس از طی فاصله کمی این راه به دره سرسبز و باصفایی می رسد که رودخانه «برزرود» از آن می گذرد.
در امتداد این دره پس از گذشتن از روستاهای «پارند»،«کمجان»، «برز» و «طره» به ده ابیانه وارد می شویم. به عبارت دیگر این ده در شمال غرب کوه کرکس نطنز و در منتهی علیه رودخانه «برزرود» واقع شده است.
خانه های ده بر روی دامنه شمالی دره و با شیب نسبتاً تند بر بستری از سنگهای رسوبی سبزرنگ بنا شده اند. خانه ها از خاک سرخ منحصر به فرد آن محل ساخته شده و با اسلوب ساختمانی ویژه محلی و در یک سطح محدود به صورت پلکانی و مسلط بر یکدیگر قرار گرفته اند. بر بالای خانه ها کوه سنگی زیبایی دیواره شمالی ده را تشکیل می دهد که برای هر تازه واردی جالب توجه است.
آب و هوای ده ایلاتی و زمستان های نسبتا طولانی و هوا در سرتاسر سال لطافت خاصی دارد. سرسبزی و طراوت درختان اطراف ده به ویژه در سالهای فراوانی آب یا به قول مردم محل (آبسال) در تمام بهار و تابستان به این روستا جلوه و صفای ویژه ای می دهد . در بدو ورود به ابیانه بافت خانه ها با رنگ اخرائی،ریزه کاری هایی که در ساخت در و پنجره های چوبی خانه ها به کار رفته،برخورد با مردمی با قیافه بشاش و لباس محلی زنان نظر هر بیننده ای را جلب می کند.
از سال 1352 شمسی به بعد توجه مهندسان و کارشناسانی که به این ده رفت و آمد داشتند به بافت قدیمی روستا جلب می شد. اداره کل باستان شناسی آن زمان در سطح کشور دو ده را بنابر ویژگیهای آنها جزو برنامه حفاظتی و مرمتی قرار داد که یکی ابیانه و دیگری ماسوله در منطقه شمال بود و ده ابیانه با شماره 30/5/1089.54 به ثبت رسید.
بناهای مذهبی و عمومی ابیانه
مسجد جامع در وسط ده واقع شده است که با طاق بندی ضربی و مخصوصاً درهای ورودی منبت کاری با گل و بته و خطوط برجسته و گل درشت توجه هر تازه واردی را جلب می کند.
مسجد «پرزله» در محله معروف «پرزله» واقع شده است و مشتمل بر یک شبستان در طبقه همکف با کوچه است که با در دو لنگه ای به راهروی کوچکی متصل می شود.
مسجد «حاجتگاه» در قسمت غربی ده و در کنار قبرستان سابق واقع شده است . جبهه شرقی آن با روکاری آجری و دریچه ها و پنجره های مشبک هلالی نمای جالبی دارد.
مسجد « یسمان» در میان محله « یسمان» واقع شده واثر یا نوشته ای تاریخی ندارد؛ اما آنچه مسلم است از بناهای قبل از دوره صفویه است.
«امامزاده ابیانه» یا «زیارت» مدفن دو تن از فرزندان امام موسی کاظم (ع) است.
این بنا در محله پایین ده واقع است و دارای گنبد کاشیکاری فیرزوه ای است که در میان خانه های سرخرنگ ده جلوه ای ویژه دارد.
زیارتگاه « هینزا» نیز در جنوب شرقی ده و در دره کم عرض و طویلی شامل قریب یک هکتار باغهای میوه قرار دارد.
از جمله دیگر آثار تاریخی ابیانه می توان به آتشکده ، قلعهها ، حمام ها ، آسیاب ها ، مزرعه گهه بالا و غیره اشاره کرد.
وضع معیشتی
اما در مورد وضع معیشتی مردم ابیانه باید گفت چون ده در دره ای با رودخانه کم عرض واقع شده و زمین کافی برای کشاورزی و باغداری فراهم نبوده لذا درآمد کشاورزی نیاز زندگی را تامین نمی کرده است و دامداری و دامپروری رواج یافته است.
تمام دره و ماهورها و کوههای این محدوده پوشیده از روییدنی های کم نظیر است که دسته ای از آنها در بهار و پاییز خوراک دام را تامین می کنند و دسته دیگر قابل جمع آوری و خشک کردن برای مصرف خوراک زمستانی دام هستند. همچنین بوته گون کتیرا را که در مراتع ابیانه به وفور می روید باید بوته زرخیز نامید چرا که از این بوته صمغ کتیرا گرفته می شود که گذشته از مصارف صنعتی داخلی یکی از اقلام صادراتی کشور نیز به شمار می آید.
این منطقه دارای معادن زغال سنگ و سرب نیز بوده است که اینک تعطیل می باشند.
بافت اجتماعی
از نظر موقعیت منطقه ای ابیانه در میان دو شاهراه اصلی شمال به جنوب کشور یعنی کاشان_قمصر_مروچه_خورت_اصفهان و کاشان_ نطنز_یزد_کرمان به فاصله 25 کیلومتر از هر دو شاهراه در دره ای کم عرض قرار گرفته و محل امن و دور از تعرض و نا امنی های ادوار بوده است. اهالی آن چون به علت نداشتن زمین کافی برای کشاورزی ناچار بوده اند خوارو بار مورد نیاز خود را از خارج تامین کنند. لذا یک حس ذخیره اندوزی و صرفه جویی در آنان بوجود آمده که این شیوه زندگی پایه اصلی و اساسی اقتصاد و دوام و بقاء مردم ده را تشکیل داده است. از طرفی فکر تهیه زمین کشاورزی و تامین خواربار مورد نیاز موجب آن شده تا اهالی از سمت شرق و غرب ده تا شعاع 50 کیلومتری درصدد خرید ملک و زمین و باغ باشند. این شیوه ذخیره اندوزی و صرفه جویی در میان مردم منطقه زبانزد بوده ولی به آن جنبه خست نمی توان داد.
غذاهای محلی وپوشاک
« گیپا» که در موقع سر برسیدن گوسفندان قلیهای تهیه می شود، یکی از غذاهای ویژه مردم ابیانه است که جنبه تشریفاتی نیز دارد. غذاهای «جوین» که شامل جو شیرین و ترش می شود، « کاروانی» که با کشک ساییده و نعناع داغ و پیاز تهیه می شود،«آردینه» که باسبزیهای محلی و دوغ و کشک و «قرمه» یا «قلیه» که از گوشت گوسفند تهیه می شده روغن و نان محلی از جمله دیگر غذاهای مردم ابیانه است.
پوشاک مردان ابیانه عبارت بوده از کلاه نمدی ، قبا، زیرپوش قبا، شال کمر، تنبان گشاد از کرباس یا متقال، گیوه محلی و پوشش زمستانی کمرچین یا سرداری ، کفش چرمی، شنل ترمه ای ، کلاه کله قندی دست دوز و عرقچین.اما در حال حاضر در لباس محلی مردان تنها تنبان گشاد باقی مانده است.
پوشاک زنان نیز شامل چارقدی از پارچه گلدار مربع شکلی به ابعاد 5/1 متر است که سروگردن و سینه ها را بخوبی می پوشاند، پیراهن گشاد با یقه و چاکهای آرایش داده از پارچه گلدار، و تنبان یا شلیته است که جامهای پرچین بوده و ازکمر تا پایین زانو را می پوشاند و درهوای زمستانی به این لباس روپوشی به نام « آرخالق» زنانه یا نیم تنه مخملی اضافه می شود.
زبان مردم
به زبانی که مردم ابیانه با آن گفتگو می کنند اصطلاحاً « فرس قدیم» میگویند و شاخهای از زبان رایج مردم منطقه نطنز، سیمه و جوشقان قالی است و به زبان بعضی از نقاط مرکزی ایران و حدود سمنان و سبزوار نزدیک است.
از ویژگیهای این زبان این که از نظر ساختار در گردش خود خیلی روان است . واژه ها را صریح ادا می کند و دنباله واژه ها را کش و قوس آنچنانی نمیدهد تا لهجه بوجود آید.
اعتقادات و باورها
در ده ابیانه همانند سایر نقاط ماه محرم با آیین های ویژه ای توأم است. در این ماه مساجد محل های سه گانه « پایین ده » « یسمان » و « پل» بوسیله جوانان پرشور آراسته و آماده می شود. روضه خوانی 10 تا 12 روزه ماه محرم از نخستین شب ماه شروع شده و مردم در جلسات روضه خوانی شرکت می کنند.
از جمله آیین های ویژه ماه محرم در ابیانه مراسم«نخل برداری» است. در ابیانه دو نخل هست: یکی مربوط به محله پایین و در حسینیه محل جای دارد و دیگری مربوط به محله « پل» و « یسمان » است . در صبح روز تاسوعا بابای هر دو نخل که مسئولیت نگاهداری لوازم و پارچه های نخل را به عهده دارند به آراستن آن مشغول می شوند و از بعد از ظهر تاسوعا نخل آماده است تا در مسیر مقررش در محله ها به گردش درآید. نخل بر دو پایه چوبی در جهت طول و پنج یا شش پایه در جهت عرضی استوار شده و سر هر پایه ای از چهار طرف به اندازه نیم متر به طرف بیرون بدنه است تا بتوانند با این پایه ها نخل را بر دوش بگیرند و حرکت دهند. هر یک از پایه ها نخل را بر دوش بگیرند و حرکت دهند. هر یک از پایه ها چند نفر صاحب یا مالک دارد که به صورت ارثیه خانوادگی این مالکیت پایه نخل بوجود آمده و در دو روز تاسوعا و عاشورا باید به نوبت و هر دو نفر با کمک یکدیگر وظیفه بر دوش گرفتن نخل را بر عهده بگیرند. گردش دادن نخل در محله ها و توقف در این نقاط که حدود بیست نقطه است از صبح که آغاز می شود تا نزدیکی های غروب آفتاب ادامه دارد و پس از پایان مراسم نخل به حسینیه می آورند و بابای نخل به باز کردن و پیاده کردن پوشش پارچه ها و بسته بندی کردن آنها می پردازد. در سالهای اخیر بعضی از خانواده ها و مردمی که از تهران برای شرکت در آیین عزاداری محرم و برگزاری سنتهای مذهبی به ابیانه می آیند به صورت گروه چند نفری بانی یک وعده غذای نذری به مردم می شوند.
عید نوروز
از یک هفته پیش از عید خانه ها گردگیری می شود، اتاقهای میهمانخانه مفروش شده ، سماور ، قوری و استکان و نعلبکی ویژه میهمانان از پستوها بیرون آورده می شود. پس از سال تحویل مردم به دید و بازدید می روند ودر خانه ها سفره مفصلی گسترده می شود که در آن انواع غذاهای محلی و آجیل به طرز جالبی چیده شده است.
میدانهای بازی نیز در ابیانه تا روز سیزدهم عید پر از شور و غوغا است و سر و صدای جوانان و بچه های بازیکن بوده است.
گرچه درحال حاضر از آن فضای پر شور مردمی کمتر اثری می توان یافت، ولی علاقه به آداب و سنن محلی موجب می شود که برخی از خانواده ها و جوانان شهرنشین سعی کنند تعطیلات عید را در ده و در میان بستگان خود بگذرانند.
گفتنی است؛ از زمانی که ابیانه در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است پای گردشگران به این ده باز شده و رفته رفته در زمره مناطق توریستی ایران در آمده است. همچنین سبک معماری و اسلوب خانه سازی و بافت ساختمانهای ابیانه توجه اهل فن و مسئولان دانشکده های معماری را جلب کرده است و بسیاری از دانشجویان برای بررسی و تهیه پایان نامه خود ابیانه را انتخاب می کنند.
¤ نویسنده: حامد مزرعه خطیری
مرقد مطهر دو مامزاده عظیم الشأن، حضرت آقا علی عباس و شاهزاده محمد (علیه السّلام )، از فرزندان امام موسی کاظم (علیه السّلام ) جایگاه خاصی به منطقه کویری بادرود عطا کرده است. هرساله، هزاران انسان عاشق خاندان وحی (علیه السّلام )، برای عرض ارادت و
محبت، به آستان مقدس این دو امامزاده حضور می یابند.
اعتقاد به بزرکواری و کرامت این دو امامزاده، فقط مخصوص شیعیان نمی باشد، بلکه سنی ها نیز به آن عشق می ورزند.
از آیه الله العظمی میر سید علی یثربی _ اعلی الله مقامه الشریف _ درباره امامزاده آقا علی عباس و شاهزاده محمد (علیه السّلام ) سؤال نمودند. ایشان در پاسخ فرمود: « از کرامات ایشان همین بس است که در دل کویر خشک، خود را به مردم نشان داده اند و چنین بارگاه و آستان با شکوهی دارند.
شیخ محمد حسن مولوی قندهاری _ که شهید آیه الله دستغیب (رحمه الله علیه ) در«کتاب داستان های شگفت انگیز» کرامات و حکایات مختلفی از او یاد کرده است _ در مورد مقام آقا علی عباس (علیه السّلام ) فرمود: « منزلت آقا علی عباس (علیه السّلام ) در این منطقه مانند منزلت سید محمد است در عراق. »
¤ نویسنده: حامد مزرعه خطیری